
وحدت و همدلی
«وحدت اسلامی» از جمله مسائلی است که در گفتار و سیره اهل بیت علیهم السلام به آن تاکید فراوان شده و همواره از سوی علمای دین در همه ادوار تاریخ اسلامی مورد توجه بوده است. ولی در زمان حاضر، با وجود دشمنی سازمان یافته و حساب شده دشمنان اسلام، اهمیت مضاعف یافته است. با همه این تاکیدات، مفهوم و حدود آن در بین برخی شیعیان مورد اختلاف و ابهام جدی است. تا جایی که در زمانه ما، جمعی با نام تشیع، حساب شده و مجدانه در حال تردید افکنی در جایگاه اساسی این مهم هستند و در عمل، به وحدت شکنی و تفرقه افکنی اقدام میکنند و از سویی دیگر، عدهای به نام تشیع و با هدف حفظ وحدت، دست از اعتقادات اصیل شیعه میکشند و در دفاع از حق اهل بیت کوتاهی میکنند.
بهراستی، همان طور که حضرت امیر علیه السلام بیان فرمودند:
«لاتَری الْجاهِلَ اِلاّ مُفْرِطا أَوْ مُفَرِّطا»[۱]
«جاهل را نمی بینی جز در یکی از دو حال: یا زیاده روی میکند و یا کوتاهی!»
اما پیش از ورود به بحث و بیان جایگاه و مبانی وحدت، گامهای لازم را برای پیمودن مسیر حق و دستیابی به حق و حقیقت برمیشماریم:
اصل نخست اینکه در هر مسئله برای رسیدن به حقیقت، حتی در برداشت از قرآن، باید اخذ به محکمات کنیم تا گیج و متحیر نشویم، زیرا خداوند میفرماید:
«هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ»[۲]
«اوست که این کتاب را بر تو نازل کرده و بخشى از آن آیات محکم است و آنها اصل و اساس کتاباند و بخشى دیگر آیات متشابه. ولى کسانى که در قلوبشان انحراف است براى فتنهانگیزى از آیات متشابهش پیروى مىکنند.»
پس اولین کار این است: از مواضعی که در آن تردید وجود دارد و قطعی نیست دوری کنیم و فقط به دنبال پایههای محکم و بدون تردید باشیم.
قرآن میگوید آنهایی که دلشان مرض و کجی دارد، با آیات متشابه سعی بر فتنهانگیزی دارند، خداوند متعال هم در آیه ۷ سوره آلعمران میفرماید: «إبْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ»؛ یعنی افرادی از آیات محکم استفاده نمیکنند که دنبال فتنه سازی هستند؛ به سراغ آیات متشابه میروند تا بتوانند از چندوجهی بودن آیات برای خودشان نمدی درست کنند؛ اما در عوض، کسانی که به دنبال حقیقت ناباند و از فتنه و شبهه دوری میکنند، به سراغ محکمات میروند و در برخورد با آیات شبههناک، معنایش را به سمت محکمات برمیگردانند و معیار را محکمات قرار میدهند. ارجاع به محکمات در تمام مسائل باید رعایت بشود. فرقی هم ندارد که قرآن باشد، حدیث باشد و یا هر موضوع یا حادثه دیگری؛ بلکه در همهچیز، باید محکمات به عنوان معیار و مَبنا قرار بگیرند.
اصل دوم این است که از دامهای شیطان بپرهیزیم. همچنان که رسول گرامی صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:
«إِنَّمَا الْأُمُورُ ثَلَاثَ؛ حَلَالٌ بَیِّنٌ، حَرَامٌ بَیِّنٌ، شبهات بین ذلک»[۳]
«امور سه دستهاند؛ حلال آشکار، حرام مشخص و شبهاتی که معلوم نیست کدام دستهاند!»
در هنگام شبهه، باید اخذ به محکمات کنیم و یکی از مهمترین راهبردهای شیطان این است که آدمها را گرفتار شبهات و متشابهات میکند؛ حضرت سجاد علیهالسلام فرمود:
«یَتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ، وَ یَنْصِبُ لَنَا بِالشُّبُهَاتِ»[۴]
«شیطان ما را در معرض شهوات قرار میدهد و بنای شبهات را برای ما برپا میکند.»
شهوت و شبهه، دو راهکار عمده شیطان است؛ در مورد شبهه، امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه ۳۸ نهجالبلاغه فرمود: «اِنَّما سُمِّیَتِ الشُّبْهَهُ شُبْهَهً لِانَّها تُشْبِهُ الْحَقَّ»؛ شبهه را به این خاطر شبهه میگویند که شبیه حق است. به همین خاطر، شیطان میخواهد که از آن راه، نفوذ کند، ما را فریب داده و در فتنه بیاندازد.
و در خطبه ۵۰ نیز حضرت فرمود: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ»؛ ابتداى ظهور فتنهها، هواهایى است که پیروى میشود و احکامى که در چهره بدعت، خودنمایى میکند. و در ذیلش فرمودند: «وَلکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ، وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ فَیُمْزَجانِ»؛ حق و باطل را با هم ممزوج میکنند؛ یعنی مقداری از مطالب ناحق را در لفافهای از مطالب حق جای میدهند و به انسان القاء میکنند تا بهراحتی بتوانند به اهدافشان برسند و انسان حقپژوهی که زیرک نباشد را فریب دهند. و به همین خاطر است که آدمها گیج میشوند.
حضرت ادامه میدهند: «هُنَالِکَ یَسْتَوْلی الشَّیْطَانُ عَلَی أَوْلِیَائِهِ»؛ در شرایطی که آمیختگی حق و باطل رخ میدهد، شیطان، موقعیت را برای مسلط شدن بر بندگان مناسب میبیند.
شکی نیست که هرکس، حق دارد بر عقیدهای که آن را حق میشمارد و بر اساس آن عمل میکند پافشاری و تعصب داشته باشد، به شرط این که این عقیده پشتوانهای از علم داشته باشد تا بتواند روز قیامت پاسخگوی آن باشد. طبق فرموده قرآن:
«وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»[۵]
«و از چیزی که به آن علم نداری پیروی مکن زیرا گوش و چشم و دل موردِ بازخواستاند.»
و نهتنها حق دارد بر آن عقیده پافشاری کند، بلکه مسئول است آن را نشر دهد، زیرا زکات علم، نشر آن است.
البته باید مسیر رسیدن انسان به حق، مبتنی بر توهم و خیال نباشد! ولی آنچه از روی تحقیق به نتیجه رسیده که حق است، باید بر آن پافشاری و دفاع نماید و در حد توانش به دنبال نشر عقایدش باشد؛ یعنی هر فردی در برابر حقیقت مسئول است، این مطلب خودش یکی از آن محکمات است، البته چگونگی و روش نشر معارف باید دقیق و ظریف باشد.
خلاصه اینکه باید به دنبال حقیقت ناب و محکم باشیم و از شبهات فرار کنیم و آنگاه که به حقیقت واقعی رسیدیم، سعی کنیم نشرش دهیم.
در اثر پیشرو که برگرفته از بیانات استاد حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد نظافت یزدی است، سعی شده است با بهرهگیری فراوان از آیات قرآن و سیره و کلمات اهلبیت علیهمالسلام و مخصوصاً سیره و گفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام، به مسئله وحدت مسلمین نگاهی عمیق شود، به زیادهرویها و کوتاهیها در این امر پرداخته شود و راهکارهای عملی برای تعامل با دیگر مذاهب اسلامی بیان گردد. امید آنکه گامی موثر در ترویج روش اهل بیت علیهم السلام باشد.
[۱]. نهج البلاغه، حکمت ۶۷
[۲]. آلعمران، آیه ۷
[۳]. کافی ج ۱، ص ۶۸
[۴]. صحیفه سجادیه، دعای ۲۵ (دعا برای فرزندان)
[۵]. اسراء، ۳۶